پرسش :

اختلاف قرائت‌ها و گوناگونى برداشت‌ها از دين به تنازع منتهى ‏مى‌شود؛ پس مناسب با قداست دين، عدم دخالت در مسائل حكومت است!


شرح پرسش :
پاسخ :
اين مشكل در تمام انواع تفكرات اداره كنندهٔ حكومت‌ها پيش خواهد آمد؛ خواه تفكر سكولاريزم، ‏خواه تفكر دينى. زيرا همهٔ افراد يكسان فكر نمى‌كنند و در برابر قدرت هم يك عده‌اى موضع مى‌گيرند، حالا ‏بحق يا نابحق. به هر حال، اين يك امر طبيعى است. اگر آن حاكم پيغمبر باشد، موضع‌گيرى عليه او از راه ‏نفاق شروع مى‌شود، نه اختلاف قرائت؛ زيرا او مصداق بارز «ما ينطق عن الهوى ٭ إن هو إلاّ وحى ‏يوحى»(1) است و با حضرت اميرمؤمنان (عليه‌السّلام) هم كه مسلّم بود قرآن ناطق است، گاهى با سقيفه ‏و گاهى با شورا و مانند آن مقابله مى‌كردند. ‏
غرض آن‌كه ١: خطوط كلى و اصول حاكمِ دين، واحد و معيّن است؛ ٢: اختلاف نظر در برداشت‌هاى ‏روشمندانه زيانبار نيست؛ ٣؛ نكول منافقانه در برابر قبول مؤمنانه هماره بوده و هست.‏

‏(1)‏سورهٔ نجم، آيات 3 و 4.

مأخذ: (فصلنامه حكومت اسلامى، شماره ٢١، ص ٥٦)‏